بردیابردیا، تا این لحظه: 12 سال و 11 ماه و 18 روز سن داره

دردونه های مامان

سلام پسرم مامان عاشقته

خیلی بهم خوش میگذره

1391/5/2 5:45
نویسنده : مامان سمانه
2,615 بازدید
اشتراک گذاری

عاشقتم

الهی مامان قربونت بره که اینقدر نازی

عزیز دلم دیگه دنیا به کامته

اینقدر تو این روزها از اینکه میتونی راه بری لذت میبری که همش در حال قدم رو رفتنی

هی راه میری و هی میخوری زمین بازم بلند میشی و ادامه میدی

البته این زمین خوردنها مال لحظه هایی که یا حال نداری یا خوابت میاد و دوست نداری بخوابی

تازگیها هم که هر جا گوشی موبایل میبینی میگیری دستت و شروع میکنی به راه رفتن و با گوشی حرف زدن و هی ااااا میکنی یعنی الو

بردیا گله

در کل از لحظه ای که بیدار میشی تو خونه دنبال مامان میچرخی و امکان نداره برم تو آشپزخونه و شما نیای دنبالم یا کافیه در یخچال و باز کنم هر جای خونه باشی فوری خودت و میرسونی یا میشینی لبه یخچال یا اینکه به زور از طبقه هاش میخوای بری بالا و نمیزاری درش و ببندم

برای بقیش بدو بیا ادامه مطلب

بردیا

عزیز دلم تو غذا خوردن خیلی مامان و اذیت میکنی یعنی یکی از مشغله های بزرگم تو این روزها غذا خوردن شماست در کل خیلی بد غذایی . از هر غذایی خوشت نمیاد یا زیاد اهل شیرینی جات نیستی ولی عاشق ترشیجاتی یا اینکه خیار شور و به راحتی میخوری ولی تنها غذایی که تحت هر شرایطی میخوری نودله

بردیا

تو اون هفته گذشته هم عمه زهراینا شمال بودن و مار و هم دعوت کردن که بریم پیششون اما خوب بابا بهمن کار داشت و نشد تا اینکه برای آخر هفته بابا برنامه کاریش و جور کرد و مارفتیم پیششون که خیلی خوش گذشت و مهسا همش مراقب شما بود و باهات بازی میکرد

بردیا

عاشق بالا پایین کردن از پله ای هر جا پله ببینی میری اون سمت حالا هر جا که میخواد باشه دیروزم که که به همراه بابا بهمن رفتیم خرید جلوی هر مغازهای پله بود دیگه از اونجا تکون نمیخوردی میخواستی بری آخه دوست داشتی خودت راه بری و هی دستت و از دست بابا میکشیدی بیرون

تازگیها هم تادر خونه باز میشی تند تند میری بیرون و شروع میکنی از پله بالا رفتن و باید با گریه بیاریمت تو خونه

بردیا

بردیا

بردیا

بردیا

بردیا

بردیا

بردیا

بردیا

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (19)

آناهیتا مامانیه آرمیتا
2 مرداد 91 5:39
سلام وبلاگتون قشنگه مخصوصا بردیاجون خداحفظش کنه خیلی نازه همیشه شادوسلامت باشه درکنارتون
وندا
2 مرداد 91 8:44
خدا رو شکر که بهش خوش میگذره چه عکس های نازی
وندا
2 مرداد 91 8:46
خانومی متوجه کامنتت نشدم فقط یه کلمه نوشته بودی خصوصی اینجا هم اومدم جوابی برای کامنتم نبود
مامان احسان
2 مرداد 91 11:19
سلام عزیز دل خاله مامان سمانه دستتون درد نکنه چه عکسهای نازی کلی حال کردیم ببوس قند عسلمو
مامان ریحان عسلی
2 مرداد 91 11:48
سلام الهی همیشه دلتون خوش باشه بازم همیشه به گردش نودلم نوش جونت بردیا خوشگله چه کفش خوشجلیییییییی
مامان کوروش
2 مرداد 91 12:47
امان از این بد خوراکی کوروش هر شب میگه ماکایونی ، نوده چه عینکی زده پسر بلا معلومه حسابی بهتون خوش گذشته انشا... همیشه به مسافرت و تفریح عکسهای لختیش منو کشته اخه
مامان امیر حسین کوچولو
2 مرداد 91 14:23
سلام ... مامانی خدایی نکرده چشم میخوره ها ااینطوری لخت عکس گرفتین اخه خیلی ناز افتاده حتما واسش اسپند دود کنین .
مامان طاها
3 مرداد 91 9:11
عکسهات واقعآ عالی و خوشگل بود خیلی منتظر عکسهات گذاشتیمون اما با دسته پر اومدی. دسته مامانت درد نکنه. ان شا الله همیشه خوش باشین. مامانی از طرف من ببوسش. حتمآ هم براش اسفند دود کن.
وندا
3 مرداد 91 9:13
ممنونم که جواب دادی خانومی و ببخش که مجبور شدی چندباره تایپ کنی
مامان مهبد كوچولو
4 مرداد 91 12:48
عزيز دلم چه ناز شده اين پسره . ماشاالله روز به روز نازتر و شيرين تر از قبل
نسترن(مامان نیروانا)
4 مرداد 91 16:05
عزیزمی عروسک با این عکسای خوشگلت....عااااشق عکس تو دریا سوار قو هستی شدم....اخه سمانه جان قلب ما ضعیفه این عکسا رو از این جیگر میذاری
mami neda
4 مرداد 91 19:22
سلامممممممم خاله ما اومدیممممممم خوبی خوشگلممممممممممممم ای جانم راه افتادی جیگره خالههههههههه مبارکه عزیزکم... دلم خیلی برات تنگ شده بود : به به تابستون خوبی داشتی پس جیگررررررررر یه عالمه بوووووووووووس از طرف مامان نداااااااااا مامان بردیا دلم برای شما و دست نوشته اتون هم تنگ شده بود میبوسمتون
مامان مارال فرفری
5 مرداد 91 14:16
سلام امیدوارم همیشه خوش باشید
محبوب
8 مرداد 91 11:09
عزیزم امیدوارم همیشه شاد باشی بردیا هممثل مسیحا معلومه عاشق آب بازیه میبوسمت گلم
سپیده
8 مرداد 91 19:00
سلام خانمی. اجازه هست عکسهای تولد گل پسرتونو تو وبلاگ کودک من بنام خودتون بزارم تا مامانهای دیگه از ایده هاتون استفاده کنن؟ منتظر جوابتون تو وبلاگ هستم. با تشکر
مامان ایلیا کاکل زری
10 مرداد 91 14:40
سلام بردیای ناز من چقدر بزرگ شده قوربون اون هیکل تپلیت بشم خوش بحالتون که اینقدر واستون خوش گذشته ایشالا همیشه روزاتون به شادی و خوشی دریای مارو که خشک کردن رفت پی کارش عوضش بردیای خاله جای ما حسابی ابتنی کرده
maman bahar
17 شهریور 91 23:00
جیملتو با اون تونه ناناست
Amirali
21 شهریور 91 23:46
گوگولى بهت خوشمىگذره
امىرعلى
21 شهریور 91 23:52
بردىا جون هم وبلاگت قشنگه هم خودت قشنگى