نمیخورم مگه زوره
بله گل پسرم از تب بعد از واکسن هنوز کمی کسلی البته بیشتر دوست داری مامان بغلت کنه زیاد نمیتونم تنهات بذارم یعنی اصلا" نمیتونم فوری گریه میکنی و مامان و میخوای حتما" باید پیشت باشم دیگه کاملا" بغل بقیه بهونه میگیری و مامان و میخوای قربونت بره مامان که مامان و میشناسی .
در کل آقا بردیا همه وهمه وقت مامان شده برای آقا بردیا حتی وقتهایی که خوابی مثل الان که دارم برات مینویسم غذای کمکی هم که نمیخوری نه فرنی نه حریره بادوم نه سوپ ونه سرلاک همه رو امتحان کردم اما مرغ یه پا داره نمیخورم
البته یه بار یواشکی بهت حلوایی دادم خوردی یه کوچولو از سوپ خودمم خوردی حتی دنبال بقیش میگشتی ای ناقلا بگو از غذای مامان میحوای نه مال خودت
ولی عزیز دلم فعلا" از این جور غذاها خبری نیست
امروزم کلی با هم بازی کردیم تا وقتیکه باهات بازی میکنم خوبی وگرنه غر میزنی البته اینقدر قشنگ میخندی که مامان دوست داره همش باهات بازی کنه و شما براش بخندی
امروزم دیگه خودت راحت و بدون کمک نشستی فدای تو بشه مامان که پسر زبلش میتونه بشینه