اولین مسافرت آندیا
یک مسافرت یه هفته کاملا" اتفاقی
ولی خوب تنوعی بود بماند که آندیا خانم بی حوصله آقا بردیا کنجکاو با مامان چه کار کردن
البته کم لطفی نباشه که بردیا هیچ جا یا تو هیچ مهمونی مامان و اذیت نکرده و کاملا مستقل سر خودش و گرم میکنه و بد قلقی نمیکنه که مامان عاشق همچین رفتار مردونشه
اما جونم برات بگه آندیا خانم که فقط یکی و میخواست شما رو سر پا بچرخونه تا صدات در نیاد
شبها هم که درست نمیخوابیدی مامان بیچاره هم کلی بی خوابی کشید
در حال خوردن کتلت
میمیرم برای اون نگاه کردنت
دوست نداشت تو بغل مامان عکس بندازه
اینم یه نمونه از خوابیدنته اونم تو بغل سر پا
عکس سه ماهگی آندیا
قربونت بره مامان که آفتاب میزنه تو چشمات
گل پسرم داره ماهیگیری میکنه
یکم هوا برای آندیا سرد بود
بردیا اولین بار بود از نزدیک به قول خودش ببعی میدید
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی