بردیابردیا، تا این لحظه: 12 سال و 11 ماه و 18 روز سن داره

دردونه های مامان

سلام پسرم مامان عاشقته

تاخیر طولانی اما کلی خبر

1391/6/24 7:09
نویسنده : مامان سمانه
3,088 بازدید
اشتراک گذاری

سلام  سلام سلام

سلام به دوستهای مهربونی که تو این مدت جویای حالمون بودن و بهمون سر زدن از لطف همشون ممنونم

ولی باور کنین این همه تاخیر دلیل داره

اونم مشغله های این مدته که خدار و شکر همشون خیر بودن و به شادی

از آقا بردیا بگم که به خدا یه آقای به تمام معنا

که خودم بعضی اوقات از اینه همه شعور و درک از یه بچه سیزده ماهه تعجب میکنم

بردیای مامان تو نایاب ترین هدیه ای هستی که خدا به ما داده

اینقدر خبر جدید دارم که نمیدونم از کدومشون شروع کنم

مهمترین خبر اینکه خونوادمون داره چهار نفری میشه و قراره آقا بردیا آبجی دار بشن

البته وقتی متوجهه شدم تا مدتی تو شوک بودم و همش ناراحت گل پسر

اونم بیشتر به خاطر شیر خوردن عزیز دلم  یا اینکه تقسیم کردن محبتم

مامان جان تر خدا ببخش مامان و قول میدم تا اونجا که بتونم هیچ کوتاهی در حقت نکنم و اجازه ندم اذیت بشی میدونم این مسئله چقدر ممکنه برات تو این سن ناراحت کننده باشه

الان دو هفته میشه که دیگه شیر نمیخوری البته مامان نخواست که نخوری با اینکه دکتر مامان گفته بود که شیر دادن به شما برای مامان مضره اما نخواستم این موضوع شما رو اذیت کنه تا اینکه دو هفته پیش

 متوجه شدم دیگه شیر ندارم و شما الکی داری میک میزنی اتفاقا" اون موقع شمال بودیم عروسی دختر دایی بابا بود که مسافرت زیاد خوبی نبود و شما برای اولین بار اسهال استفراغ گرفتی

بعد از اون مجبور شدم از شیر بگیرمت یعنی دیگه شیری نداشتم که به شما بدم

تو این مدت زیاد مامان و اذیت نکردی انگار کاملا" درک کرده بودی که مامان از روی اجبار این کار و میکنه اما خوب برات سخت بود

ولی مامان جان هر کاری میکنم نه شیر خشک میخوری نه شیر پاستوریزه

اگه تو شیشت چایی باشه تا تهش میخوری اما اگه شیر باشه پرتش میکنی و بهش لب نمیزنی حالا چه شیر خشک باشه چه شیر با طعمهای مختلفشِـکـْلـَکْ هآے خـآنــــومے

اما خوب غذا خوردنت نسبت به قبل خیلی بهتر شده

دیگه شبها مامان باید بغلت کنه و برات لالایی بخونه تا خوابت ببره

عزیز مامان از وقتی شیر نمیخوری به مامان بیشتر ابراز احساس میکنی یعنی روزی صد تا بوس از مامان میکنی مخصوصا" شبها موقع خواب حتما" باید تو بغلم باشی و بوسم کنی تا خواب ببره

الهی مامان قربونت بره که اینقدر محبت داری و شرایط مامان و درک میکنی

حالا یه خورده هم از کارهای جدیدت بگم

اول اینکه یک هفته بعد از در آوردن اون دو تا دندون تخت دقیقا" دو تا دندون تخت دیگه هم بالا در آوردی

یعنی اینکه تا این لحظه دوازده تا مروارید خوشگل تو دهنت داری که مبارکت باشه

دوم اینکه به کل معنی کلمات و متوجهه میشی و عکس العمل نشون میدی

یا اینکه بعضی از کلمات و با آهنگ خودت تکرار میکنی

دیگه به هرکس بخوای ابراز علاقه کنی بوسش میکنی

وقتی میگیم بردیا بازو بگیر دستهات  و مشت میکنی نشون میدی داری زور میزنی

از بابا جون نماز خوندن یاد گرفتی و تا سجاده میبینی شروع میکنی به غنچه کردن لبات وکلماتی زمزمه میکنی و دولا راست میشی و مهر و بوس میکنی

وقتی میخوای به کسی بگی بیا سرت و هی به نشونه اومدن بالا پایین میکنی و با دست میگی بیا

هر چیزی و که مامان میده بخوری پوست یا ظرفش و میبری میندازی تو ظرفشویی

کمک  مامان ظرفهای غذا رو جمع میکنی

تایم خوابت همچنان مثل گذشتس

تازگی ها با اسباب بازیهات بازی میکنی و خودت و سرگرم میکنی

عاشق بابا جونی اگه از صبح تا شب باهاش باشی صدات در نمیاد و از بغلش پیش هیچ کس نمیری

توی مهمونی بابا بهمن و بیشتر از مامان دوست داری و بیشتر پیش اونی

ولی وقتی حالت بده فقط مامان و میخوای

هر وقت گرسنه باشی یا حوصلت سر رفته باشه میگی به به

تشنه باشی میگی آب یا کلمه نه رو کامل ادا میکنی  

نمیدونم دیگه چی برات نگفتم اماخوب همینقدر بگم که به داشتنت افتخار میکنم

بردیا

i413141_11.gif (242×58)

بردیا

i413141_11.gif (242×58)

بردیا و عمو بهرام

بردیا و عمو بهرام (گردنه حیران)

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (20)

نرگس مامان طاها-تارا
24 شهریور 91 12:21
وااااااااااااااااي خداي من مبارك باشه عزيزم.يه ني ني ديگه؟اونم آبجييييييييييييي؟خوش به حال برديا خان.خيلي تبريك مي گم سمانه جون
پگاه مامان آرش کوچولو
24 شهریور 91 17:25
سمانه جون تبریک خیلی تبریک .........=D ایشالله به سلامتی و مبارکی اسمشو چی می ذاری ؟ واااااااااااااااااای خوش به حالت جنست جور می شه هااا
مامان ریحان عسلی
24 شهریور 91 17:50
سلام به به خوش خبر باشی تا شکلک خانوم باردارو دیدم خیلی بیشتر کنجکاو شدم و حدس زدم که دینگ دینگ مبارکه عزیزم ایشالا زیر سایه ی پدر و مادر بزرگ بشن الان چند هفته ایی و زایمانت کیه؟ خداروشکر که از شیر گرفتن برات خیلی زحمتی نداشت من موندم بخدا با ریحان بیشتر خودم ناراحتم که می خوام بهترین لذتشو ازش بگیرم
مامان احسان
25 شهریور 91 11:00
سلام سمانه جون مبارکههههههههههههههههه بازم مبارکه ایشالله یه نی نیه ناز دیگه مثل بردیای عزیزم برامون بیاری خیلی مراقب خودت باش و خوراکت رو خیلی بهش توجه کن چون تا حالا شیر میدادی و از حالا به بعد هم نی نی توی دلت داره ازت تغذیه میکنی پس خیلی به خودت برس خیلی خوشحال شدم عزیزم بردیا رو ببوس
لیلون
25 شهریور 91 18:41
سلام

بهتون تبریک میگم از این به بعد تموم برکاتی که به سوی زندگیتون سرازیر بوده دوبرابر میشه.
من مامان نیسم یه دانشجوام و توی کتاب خوندم که بچه ها در ابتدای استفاده از شیشه ی شیر چون اذیت میکنن بهتره داخل شیشه شون یه میوه مثل گیلاس یا آلبالو بندازین اونوقته که بچه ها برای رسیدن به اون میوه و گرفتنش شیرو تا تهش میخورن شمام امتحان کنین..


ممنون لبلون جون از مهربونیهاتون
بردیا شیشه میخوره اما شیر یا شیر خشک اگه توش باشه نمیخوره
بازم مرسی از راهنماییتون
محبوب
26 شهریور 91 3:30
سمانه عزیزم تبریک میگم بهت و امیدوارم نی نی خوشگلت صحیح و سالم به دنیا بیاد هر چند با حضور بردیا روزای سختی داری چون هنوز خیلی کوچولو مواظب بردیا ونی نی و از همه مهمتر خودت باش
مامان مهبد كوچولو
26 شهریور 91 8:47
به به به مباركه . ايشا الله كه بارداري راحتي داشته باشي و به سلامت زايمان كني . برديا جونو ببوس . نانز پسر ما داره خواهر دار ميشه .... ولي يادت باشه كه به دوستاي برديا دير خبر دادي ها !! @}
مامان مهبد كوچولو
26 شهریور 91 8:48
خصوصي
خاله نفس
26 شهریور 91 19:22
وااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااای سمانه جونم خیلی برات خوشحاااااالم اصن باورم نمیشه دوباره دارم خاله میشم دوتا بچه پشتِ هم عالیه بخدا سخت نگیری ها/ چقدر دلم میخواست الان پیشت بودمو ماچت میکردم مامانی بردیا کوچولو به شمام تبریک میگم/ قربونت بشم که به این زودی برادرِ بزرگتر شدی عزیــــــــــــزم سمانه دقیقا" چند وقتته دوستم؟؟؟ راستی هر روز واسه منم دعا کنی ها یادت نره/ ایشالا دومین نی نیت با اولین نی نیه من بدنیا بیان
مامان مارال فرفری
26 شهریور 91 19:49
سلام سمانه جون دلم برات تنگ شده بود .وایییییییییییی راستی خیلی خوشحال شدم به سلامتی و خوش به حالت .اخیی امیدوارم به هر دو شون زیر سایه پدر مادر بزرگ بشن
مامان کوروش
28 شهریور 91 8:18
سمانه جونم بهت تبریک میگم انشا... قدمش براتون پر از خیر و برکت باشه دخمل خیلی هم خوبه ، نگران نباش خیلی خوبه بردیا یه خواهری داشته باشه راستی نگفتی چند ماهته ؟
مامان دانیال جوون
29 شهریور 91 9:45
سلام سمانه جوون من همیشه به وبلاگ پسرت سر میزنم خیلی نگرانت شده بودم این مدت که نبودی با اجازت خیلی وقت پیش لینکت کرده بودن مبارک باشه نی نی نو خوش به حالت عزیزم
مامان عرشیا
30 شهریور 91 10:59
از اینکه خدای مهربون یه فرشته دیگه از آسمون براتون میفرسته خیلی خوشحالم انشاا... همیشه زندگیتون شاد و مفرح باشه .به بردیا جون هم تبریک میگم من کهه خیلی دخمل ذوست دارم . از طرف من هر دوتاشون رو بببووووووووووووووووووووووووووووووس.
مامن کورش جون
30 شهریور 91 12:40
سلام سمانه جون من مامان کورش جون هستم همیشه عمه الهه کورش جون پیام میداده آخه من دسترسی به نت ندارم خیلی خوشحال شدم ایشالا که به سلامتی زایمان کنی خیلی مواظب خودت باش مخصوصا بردیا کوچولومون آهن و ویتامین بدنت رو تامین کن عزیزم چون قبلا شیر میدادی الانم که بارداری خیلی بهش نیاز داری منم میخام کورش جونمو از شیر بگیرم دعا کن اذیت نشه بچم به آقا بردیا هم خیلی تبریک میگم که ایشالا به زودی صاحب یه خواهر ناناز و خوشگل مًٌٍثل خودش میشه
مامان ریحان عسلی
5 مهر 91 16:44
سلام کجایی دوباره کم پیدا شدی
خاله نفس
8 مهر 91 8:11
سماااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااانه کوجایی تو
فاطمه مامان امیرعلی
10 مهر 91 13:24
پس شما کجا رفتید؟؟؟؟؟؟؟ چرا نمیایییییییییید؟؟؟؟؟؟
نسترن(مامان نیروانا)
10 مهر 91 18:33
واااااااااااااای الهی...خیلی خوشحال شدم گلم وقتی خبر اومدن یک فرشته زیبای دیگه رو یه جمع خانوادگیتون شنیدم...انشاا...به سلامتی این دورانو سپری کنی...بردیای خوشگلمو ببوس
مامی ندا(پسرهایی از جنس عشق)
13 مهر 91 22:12
سلام سمانه جون تبریک با تاخیر منو بپذیر خیلی مبارک باشهههههههههه چند وقتهه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟/ ای جونم یه نی نی خوشگل به خوشگلی بردیااااااا دلم براتون خیلی تنگ شده بود ای جونم بردیااااااااااااا با اون تیپت عاشقتممممممممممممممم
پگاه مامان آرتين
18 مهر 91 12:31
اي جان مباركه دوست خوبم.چه پسرنازي داريد.ايشالا ني نيو خوودت سلامت باشيد.من برديارودوست پسرم كردم بوس واسه 3 تاتونننننننننن