کارهای جدید آقا بردیا
آره پسر مامان کلی بزرگ شدی شیطون شدی
امروز مامان داشتم رختخوابهای کمد و مرتب میکردم برگشتم دیدم گل پسرم به کمک رختخوابها بلند شده سر پا الهی قربونت برم که داری روی پای خودت بلند میشی البته نا گفته نمونه که سه روزه که داری تلاش میکنی بلند شی ولی مامان هنوز چار دستو پا نرفتی حتی سینه خیز البته فکر کنم دوست داری یه دفعه ای بلند شی سر پا
دیروزم با مامان تو اتاق خودت بودیم البته شما تو روروئک که برای اولین بار کشوی تختت و باز کردی دورت بگردم که داره شیطنتات شروع میشه
این چند روزم جیغ جیغو شدی تازه خودت خوشت میاد هی تکرار میکنی مثلا"داری سرفه میکنی اما قاطی با جیغ
اگرم چیزی بخوای یا بخوای بگی بلند شو منو سر پا نگه دار اینقدر خودت و میمالی به مامان یا آویزونم میشی و یه نیمچه گریه هم میکنی تا بلند میشم میخندی و انگشتتو میکنی تو دهنت یعنی حالا شد
عاشق تلویزیون و تبلبغاتشی وقتی داره تبلیغ میده در حال شیر خوردنم باشی باید سرتو برگردونیو نگاه کنی حتی اگه تو چرت باشی اگرم از جلوت رد بشم سرت و به سمت تلویزیون کج میکنی تا به هر نحوی شده ببینی اگرم طولانی بشه شروع میکنی به دست و پا زدن
از دیروز تا حالا هم هر وقت بازی میکنی یا بهت خوش میگذره شروع میکنی به ااااااگگگگگههههه اگگگه کردن
شبها وقتی بابا میاد کلی خوشحال میشی همش دوست داری پیشش باشی اگه بره تو اتاق دنبالش گریه میکنی که بیاد بغلت کنه و باهات بازی کنه آخه مامان جان دیگه یواش یواش معنی بیرون و تفریح و بابارو میفهمی
مامانم وقتی نگات میکنم قند تو دلم آب میشه چون روز به روز داری شیرین تر میشی و جیگر تر و همیشه از خدا به خاطر داشتن و بودنت تشکر میکنم و شکرش و به جا میارم آخه خیلی نازی
قربون اون صورت نازت بشه مامان