روزهای بهاری
باورکننین از ته دلم میگم
خدا با دادن شما دو تا فرشته نازنین به من رحمت بی کرانش و نشون داد
مامان به قربونتون که اینقدر با هم خوب و مهربون شدین (منظورم آندیاس بردیا که از اول با آبجیش هیچ مشکلی نداشت) البته نه همیشه اما بیشتر از قبل
فداتون بشم که خند هاتون هر چی غم تو دنیاس و برام محو میکنه
مامان پیش مرگ جفتتون بشه که بدون شما یه لحظه هم نمیتونم نفس بکشم
دلیل نفس کشیدنام همیشه بخندین که با خند هاتون جون میگیرم
خوش باشین تا دنیا هم برای من بهشت باشه
یه دنیا دوستون دارم
حیاط بابا جون اولین باد بهاری به همراه آب بازی
آقا پسرم داره برای مامان فیگور میگیره و میخنده
فیگورای خودش
مامان فدای خنده هات
این لباس و عمه زهرا برات خرید و آنی پوشیدی و فیگور گرفتی
عزیز دلمممم
قرررررربونت برم من تنهایی
عاشقتم به خدا
عزیزای مامان تو این روزا زیاد خونه پیدامون نمیشه چون تو تعطیلات نبودیم الان داریم جبران نبودنامونو میکنیم
برای ما هنوز عید و تعطیلاتش و عید دیدنیهاش تموم نشده میشه بگی تازه شروع شده
اگر هم خونه باشیم به دلیل اینه که مهمون داریم
پس هنوز داریم خوش میگذرونیم
آندیا خانمم که دوازده تا دندون داره حرف زدنشم که خیلی پیشرفت داشته هر روز یه کلمه جدید یاد میگیره اما به جای آره همش میگه نه یعنی هر وقت جواب مثبت بخواد بده میگه نه و هر وقت هم جواب منفی نه نه نه اینجوریه که ما مثبت بودن یا منفی بودن جواباش و متوجه میشیم
عاشق موزیکه و با هر آهنگی مثل فنر بالا پایین میشه
اصلا از تی وی خوشش نمیاد
عاشق خرابکاریه
خونه رو در عرض دو دقیقه به بازار شام تبدیل میکنه
کافیه چیزی بخوره امکان نداره بعد ازخوردنش خونه و میز و در دیوار و خودش و لباساش تمیز بمونه حالا هر چی باشه فکرش و بکن وقتی شکلات میخوره چه وضعی میشه
هر دقیقه لباسهای کشوش و لباسای داداشش وسط اتاقه از وقتی آندیا راه افتاده حسرت کشو لباس مرتب به دلم مونده
خیییییییییییییییییییییلییییییییییییییی بابایی تشریف دارن (بر عکس بردیا که خیلی مامانی و طرفدار مامان سمانش) جوریکه اگه از بابا بهمن دور باشیم پشت تلفن بغض میکنه و شدیدا" بهونه گیری میکنه و بعضی از شبا هم تو خواب باباش و صدا میکنه تازه فقط کافیه بهش بگیم بالای چشمتون ابرو همچین خودش و برای بابا بهمنش لوس میکنه که بیا و ببین بابا بهمنم که هر دقیقه قند تو دلش آب میکنن و باد به غبغب میندازن حسابی هم ددری و همیشه دنبال بابا بهمن گریه میکنن
آقا بردیا هم مثل همیشه آقا و مودب و حرف گوش کن چی بشه بعضی اوقات شب جاش و خیس کنه که خیلی کم پیش میاد اونم اگر قبل از خواب نرفته باشه دستشویی خیلی مواقع بیدار میشه ما اما نمیدونم چرا گریه میکنه و نمیره دستشویی با اینکه مطمئنم ج ی ش داره اما خیلی برای دستشویی رفتن تنبلی میکنه روزا هم میزاره دقیقه 99 میره دستشویی اما با این حال یه جنتلمن واقعیه اینو فقط من نمیگم همه میگن و باور دارن