آندیا جونم 10 ماهه شد
شیرین عسل 10 ماهه
گل پسر 30 ماهه
تو این روزا بیشتر وقتمون و خونه هستیم از بودن با همدیگه غرق لذت
اما خوب گاه گداری دخترمون تو خونه بیقرار میشه و میخواد بره بیرون از اونجایی که بیرون رفتن مامان با شما دو تا براش خیلی سخته و غیر قابل کنترله مجبوره شمارو تو خونه یه جوری سرگرم کنه تا زیادی بهتون سخت نگذره اما خوب بردیا با کارتن حسابی سرگرمه و حتی بعضی اوقات موقعه بیرون رفتن اگه کارتن مورد علاقت باشه باید به زور از خونه ببرمت بیرون یا اینکه میگی مامان صبر کن تموم بشه بعد بریم
اما مواقعیکه خونه مادر جون یا خاله ساعده هستیم شما حسابی بهتون خوش میگذره و بیشتر وقتتون بیرونید
اینجا هم یه روز جمعه پاییزی خونه مادر جون که شما هم با عسل و علی و ستایش و سوگند حسابی بازی کردید و بهتون خوش گذشت
با یه چوب همه برگارو جابجا میکرد و کلی کیف میکرد
آذر 92 در خونه مادر جون
عاشق بازی با توپ این زبل پسر
عزیزای من در حال تماشای تی وی
البته هر چی برس هم تو کشو بود آقا بردیا باید میذاشت کنارش
وقتی از حموم میای یه جوره دیگه خوردنی میشی
مامان عاشق طرز نشستنته گل دختر
دختر کنجکاو دوست داشتنی
اینم یکی از هنرنمایی های گل پسرمون که تشخیص دادن دکور خونه اینجوری بهتره و تا چند روز کسی حق نداشت بهشون دست بزنه و دکوراسیونو به هم بریزه حتی اگه از خواب بیدار میشد و سر جاشون نبود آنی میرفت از کشو بیرون میاورد و دوباره دکور میکرد تا اینکه اومدیم خونه خاله و یه همچین دکوری و یادش رفت