بردیابردیا، تا این لحظه: 12 سال و 11 ماه و 25 روز سن داره

دردونه های مامان

سلام پسرم مامان عاشقته

دیگه خوردنی شدی

1390/10/22 6:42
نویسنده : مامان سمانه
3,492 بازدید
اشتراک گذاری

آقا پسرمون کلی بلا شده شِـکـْلـَکْ هآے خـآنــــومے اونقدری که هر جا میبرمت کلی خاطر خواه پیدا میکنی دیگه خیلی از چیزها رو  تشخیص میدی وقتی چیزی و میخوای و دم دستت نیست همچین جیغ میکشی که انگار داشتی کتک میخوردی ولی تا بهت میدمش انگار نه انگار که داشتی کلی جیغ میکشیدی شِـکـْلـَکْ هآے خـآنــــومے و قتی هم که خیلی عصبانی باشی دستهات و مشت میکنی و فشار میدی و قرمز میشی و جیغ میزنیشِـکـْلـَکْ هآے خـآنــــومے و با این کارت کلی مامان  ناراحت میشه

وقتی هم داری بازی میکنی پووففففمیکنی و کلی آب دهنت میاد بیرون  یا شروع میکنی به حرف زدن تازه انگشت اشارتم توی دهنته یه جورایی حکم پستونکت و داره وقتی هم گریه میکنی تو گریه هات میگی مممماااااشِـکـْلـَکْ هآے خـآنــــومے قربونت برم که مامان و صدا میکنی

عاشق بیرون رفتنی طوریکه وقتی کاپشن و کلاه تو میارم آروم میایستی تا لباسهات و تنت کنم بریم بیرون وقتی هم سوار کالسکه میشی خیلی آروم میشینی و اطرافت و نگاه میکنی حتی اگرم چند ساعت طول بکشه چیزی نمیگی و آروم میخوابی هیچ وقت مامان و وقتی بیرونیم اذیت نمیکنی از نوزادیتم همینطور بودی مامانم عاشق همین رفتار مردونته

تحت هر شرایطی میخندی در کل خندونی الا وقتی که خوابت بیاد و دوست نداشته باشی بخوابی شِـکـْلـَکْ هآے خـآنــــومے مخصوصا" مواقعی که خالینا باشن عسلم (دخترخالت) که قربونش برم کلی حس داره برای بازی کردن با تو تا غافل میشیم شمارو میزنه زیر بغل و میبره تو اتاقش و باهات بازی میکنه تو هم کیف میکنی

٢ روزه داری سعی میکنی چار دست وپا بری بلند میشی روی دستهات یه خیز میری دوباره می افتی شِـــکـْـلـَکْ هــآے خــآنــــــومـے یا یه خورده سینه خیز میری ولی نه کاملا" مامان قربونت بره که داری بزرگ میشی

نفس مامان

همه زندگیم

                 فدای تو  که بلد نیستی پستونک بخوری

خیلی جیگری

                 شِکـْـلـَکْ هآے خآنومے  قربونت که داری خودت و برای مامان لوس میکنی شِکـْـلـَکْ هآے خآنومے

خیلی شیرینی

        فدای اون خنده های قشنگت بشه مامان

دوست دارم

             عاشق حمومی منم عاشق توام   

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (6)

mami neda
22 دی 90 7:11
salam. vayyyyyyyyyyyy delam zaf raftttt makhsosan onja ke dare khodesho looos mikoneee to in sen vaghean khordanii hastan boooooos ye gaze kocholo ham az looopashh
mami neda
22 دی 90 7:14
bebakhshid chand maheshee in agha khoshgeleee delam mikhad nikan zood inghadari sheee


مرسی خاله جون من امروز 7 ماه و 27 روزمه نیکان جون الانم شیرینه
معصومه
22 دی 90 7:31
سلام عزیز نی نیت خیلی نازه خدا نگهش داره خوشحال میشم به منم سر بزنی
مامان طاها
22 دی 90 8:36
هزار ماشا الله به پسره گلمون. همه ی کارات دقیقآ مثله محمد طاهای ماست فقط با یه تفاوت که محمد طاها تلاشی برای چهار دستو پا رفتن نمیکنه.
مامان نسترن
23 دی 90 10:15
سمانه جون اینقدر زیبا نوشتی که دقیقا میتونم کارهای این جیگرو تصور کنم.دلم میخواد بغلش کنم و حسابی فشارش بدم
نسرین.. مامان بردیا
25 دی 90 1:38
بردیا ی شما واقعا خوردنیه... ماشالله خیلی خوشگله... عاشقش شدم.... هم اسم جیگر طلای منم که هست....